The problem of evil has generated varying attempts at theodicy. To show that suffering is defeated for a sufferer, a theodicy argues that there is an outweighing benefit which could not have been gotten without the suffering. Typically, this condition has the tacit presupposition given that this is a post-Fall world. Consequently, there is a sense in which human suffering would not be shown to be defeated even if there were a successful theodicy because a
theodicy typically implies that the benefit in question could have been gotten without the suffering if there had not been a Fall. There is a part of the problem of evil that would remain, then, even if there were a successful theodicy. This is the problem of mourning: even defeated suffering in the post-Fall
world merits mourning. How is this warranted mourning compatible with the existence of an omniscient, omnipotent, perfectly good God? The traditional response to this problem is the felix culpa view, which maintains that the original sin was fortunate because there is an outweighing benefit to sufferers that could not be gotten in a world without suffering. The felix culpa view presupposes an object of evaluation, namely, the true self of a human being, and a standard of
evaluation for human lives. This book explores these and a variety of other topics in philosophical theology in order to explain and evaluate the role of suffering in human lives.
چکیده فارسی
مشکل شر، تلاشهای مختلفی را برای تئودیسه ایجاد کرده است. یک تئودیسه برای نشان دادن اینکه رنج برای فرد رنجور شکست میخورد، استدلال میکند که منفعت بسیار زیادی وجود دارد که بدون رنج نمیتوانست به دست آورد. به طور معمول، با توجه به اینکه این یک جهان پس از سقوط است، این شرایط دارای پیش فرض ضمنی است. در نتیجه، این حس وجود دارد که در آن رنج بشر حتی اگر یک تئودیسه موفق وجود داشته باشد، شکست داده نمی شود، زیرا یک
تئودیسه معمولاً به این معنی است که اگر سقوطی وجود نداشت، منفعت مورد بحث می توانست بدون رنج به دست آید. در این صورت حتی اگر تئودیسه موفقی هم وجود داشته باشد، بخشی از مشکل شر وجود دارد. این مشکل عزاداری است: حتی رنج شکست خورده در پس از سقوط
دنیا سزاوار عزاداری است چگونه این عزاداری مضمون با وجود خدای دانای مطلق، قادر مطلق و کاملاً خوب سازگار است؟ پاسخ سنتی به این مشکل، دیدگاه felix culpa است، که معتقد است گناه اصلی خوش شانس بوده است، زیرا مزایای بسیار زیادی برای مبتلایان وجود دارد که در دنیای بدون رنج نمیتوان به دست آورد. دیدگاه felix culpa یک موضوع ارزیابی را پیشفرض میگیرد، یعنی خود واقعی یک انسان، و معیار
ارزیابی برای زندگی انسان این کتاب به بررسی این موضوعات و موضوعات مختلف دیگر در الهیات فلسفی می پردازد تا نقش رنج را در زندگی انسان ها توضیح دهد و ارزیابی کند.
ادامه ...
بستن ...
ISBN-13: 978-0192847836
ISBN-10: 019284783X
ادامه ...
بستن ...