Vocabulary Abominable Meaning: Extremely unpleasant or bad; worthy of disgust. Example: The sanitary conditions in this buffet are abominable; The weather in December was abominable, cold with snow and rain. Adjudicate Meaning: To act as judge in a dispute or competition; to make an official judgment or decision about something. Example: Sarah was asked to adjudicate our dispute; An independent expert was called in to adjudicate the land dispute. Affidavit Meaning: A written statement/declaration made by a person who has officially promised to tell the truth. Example: In his affidavit, he swears that he did not receive any payment from the business owner. Afflicted Meaning: Affected or troubled (as by a disease). Example: This disease afflicts mostly men between 40 and 60; A country afflicted by crisis; Many people are afflicted by and depression. Also-ran Meaning: Unsuccessful; loser in a competition. Example: If we continue like this, we will finish the tournament as also-rans. Amiss Meaning: In an incorrect manner; in a mistaken way; not as expected; not suitable. Example: Rita sensed something was amiss and called the police; Don't take it amiss - I was just joking; Is there anything amiss with these calculations? Amass Meaning: To collect something, especially in large quantities. Example: A horde of soldiers was amassed; He has amassed a huge fortune from his video games. Apocryphal Meaning: Something that is most likely not true, but many people believe it to be true. Example: It is difficult now to tell which tales and sagas are real and which apocryphal. Apotheosis Meaning: The perfect example of something; the highest point in the development of something. Example: The Knights Templar represent the apotheosis of chivalry; This pasta is the apotheosis of Italian cuisine; She was the apotheosis of generosity. Ardent Meaning: Extremely enthusiastic or passionate; someone who has strong feelings for someone or something. Example: I am an ardent fan of the local football team; Veronica, I am your most ardent admirer
چکیده فارسی
معنی منفور واژگان: بسیار ناخوشایند یا بد. شایسته انزجار مثال: شرایط بهداشتی این بوفه افتضاح است. هوای آذرماه افتضاح بود، سرد همراه با برف و باران. معنی قضاوت: ایفای نقش به عنوان قاضی در یک اختلاف یا رقابت. قضاوت یا تصمیم رسمی در مورد چیزی. مثال: از سارا خواسته شد که به اختلاف ما رسیدگی کند. یک کارشناس مستقل برای رسیدگی به اختلاف زمین دعوت شد. معنی سوگندنامه: بیانیه/ اعلامیه کتبی که توسط شخصی که رسماً قول داده حقیقت را بیان کند. مثال: در سوگندنامه خود سوگند یاد می کند که هیچ وجهی از صاحب تجارت دریافت نکرده است. معنی مصیبت زده: مبتلا یا مضطرب (مثل یک بیماری). مثال: این بیماری بیشتر مردان بین 40 تا 60 سال را مبتلا می کند. کشوری که دچار بحران شده است؛ بسیاری از مردم دچار افسردگی و افسردگی هستند. همچنین-ran معنی: ناموفق; بازنده در یک مسابقه مثال: اگر به همین منوال ادامه دهیم، تورنمنت را نیز به عنوان رانز به پایان خواهیم رساند. معنی اشتباه: به شیوه ای نادرست; به روشی اشتباه؛ نه آنطور که انتظار می رفت؛ مناسب نیست. مثال: ریتا احساس کرد چیزی اشتباه است و با پلیس تماس گرفت. اشتباه نگیرید - من فقط شوخی کردم. آیا با این محاسبات مشکلی وجود دارد؟ جمع کردن معنی: جمع کردن چیزی مخصوصاً در مقادیر زیاد. مثال: گروهی از سربازان جمع شدند. او ثروت هنگفتی از بازی های ویدیویی خود به دست آورده است. معنای آپکریف: چیزی که به احتمال زیاد درست نیست، اما بسیاری از مردم معتقدند که درست است. مثال: اکنون دشوار است که بگوییم کدام داستان ها و حماسه ها واقعی و کدام داستان های آخرالزمانی هستند. آپوتئوس معنی: مثال کامل چیزی; بالاترین نقطه در توسعه چیزی. مثال: شوالیههای معبد نشاندهنده آپوتئوز جوانمردی هستند. این پاستا آپوتئوز غذاهای ایتالیایی است. او آپوتئوز سخاوت بود. معنی پرشور: بسیار مشتاق یا پرشور. کسی که احساسات شدیدی نسبت به کسی یا چیزی دارد. مثال: من از طرفداران سرسخت تیم فوتبال محلی هستم. ورونیکا، من سرسخت ترین ستایشگر شما هستم
ادامه ...
بستن ...
Copyright © 2022 Premier English Learning Publishing
All rights reserved. No portion of this book may be reproduced in any form
without permission from the publisher, except as permitted by copyright law.
For any inquiries:
premierenglishpublishing@gmail.com
ادامه ...
بستن ...