The idea of that we live in society involves, in time present, two orders of reflection. The first is that this society grew and it expanded too. A hundred years ago, the great French actress Sarah Bernhard, not entirely trusting the postal system , had a young woman among her servants in charge of delivering her letters in the city of Paris. If she lived today among us could use, in addition to one system of mail infinitely more refined and reliable a phone, a fax, or the Internet, in addition to power, accessing the cable, watch, in real time, to all what happens in the most remote parts of the planet.
The other reflection is that, victimized by a discouraging education , submitted to the critical judgment of public opinion, massified by the media, we live our lives postponing or losing our dreams and this makes us unhappy. To the same people who manage to successfully finance and prestige personal end up having that destination. Just read the biography of famous people such as Howard Hughes, Elvis Presley, to Princess Diana, to succumb to this evidence. They all suffered the disease of loneliness a disease that separates us up even of our family, with whom, many times, we live in one climate diary of discussions and resentments.
چکیده فارسی
این ایده که ما در جامعه زندگی میکنیم، در زمان حاضر شامل دو مرتبه تأمل است. اول این که این جامعه رشد کرد و گسترش یافت. صد سال پیش، سارا برنهارد، هنرپیشه بزرگ فرانسوی، که کاملاً به سیستم پستی اعتماد نداشت، زن جوانی را در میان خدمتگزاران خود داشت که مسئول رساندن نامه های او در شهر پاریس بود. اگر او امروز در میان ما زندگی میکرد، میتوانست علاوه بر یک سیستم پستی بینهایت پیشرفتهتر و قابل اعتمادتر، از تلفن، فکس یا اینترنت، علاوه بر برق، دسترسی به کابل، تماشا، در زمان واقعی، برای همه اتفاقات استفاده کند. در دورافتاده ترین نقاط سیاره.
بازتاب دیگر این است که ما قربانی یک آموزش دلسرد کننده، تسلیم قضاوت انتقادی افکار عمومی، انبوه شدن توسط رسانه ها، زندگی خود را به تعویق می اندازیم یا رویاهای خود را از دست می دهیم و این ما را ناراضی می کند. برای همان افرادی که موفق به تامین مالی و اعتبار شخصی می شوند، در نهایت به آن مقصد می رسند. برای تسلیم شدن به این شواهد، کافی است زندگی نامه افراد مشهوری مانند هاوارد هیوز، الویس پریسلی، تا پرنسس دایانا را بخوانید. همه آنها از بیماری تنهایی رنج می بردند، بیماری که ما را حتی از خانواده مان جدا می کند، که بارها با آنها در یک دفتر خاطرات آب و هوایی از بحث ها و کینه ها زندگی می کنیم.
ادامه ...
بستن ...
B09BX4YZNX
ادامه ...
بستن ...