“[A] jewel of a debut . . . abundantly satisfying.”—Jia Tolentino, The New Yorker
A witty, intelligent novel of an American woman on the edge, by a brilliant new voice in fiction—“the glorious love child of Ottessa Moshfegh and Sally Rooney” (Publishers Weekly, starred review)
As an adjunct professor of English in New York City with no hope of finding a permanent position, Dorothy feels “like a janitor in the temple who continued to sweep because she had nowhere else to be but who had lost her belief in the essential sanctity of the enterprise.” No one but her boyfriend knows that she’s just had a miscarriage, not even her therapists—Dorothy has two of them. Nor can she bring herself to tell the other women in her life: her friends, her doctor, her mentor, her mother. The freedom not to be a mother is one of the victories of feminism. So why does she feel like a failure?
Piercingly intelligent and darkly funny, The Life of the Mind is a novel about endings: of youth, of professional aspiration, of possibility, of the illusion that our minds can ever free us from the tyranny of our bodies. And yet Dorothy’s mind is all she has to make sense of a world largely out of her control, one where disaster looms and is already here, where things happen but there is no plot. There is meaning, however, if Dorothy figures out where to look, and as the weeks pass and the bleeding subsides, she finds it in the most unlikely places, from a Las Vegas poolside to a living room karaoke session. In literature—as Dorothy well knows—stories end. But life, as they say, goes on.
چکیده فارسی
«[یک] جواهری از اولین . . . بسیار راضی کننده است.»—جیا تولنتینو، نیویورکر
رمانی هوشمندانه و شوخآمیز از یک زن آمریکایی در حاشیه، با صدای جدید و درخشان در داستان - «فرزند عشق باشکوه اوتسا مشفق و سالی رونی» (هفتهگی ناشران، نقد ستاره دار)
دوروتی به عنوان یک استاد کمکی زبان انگلیسی در شهر نیویورک که هیچ امیدی به یافتن موقعیت دائمی ندارد، احساس میکند «مثل سرایداری در معبد است که به جارو کردن ادامه میدهد، زیرا جایی جز کسی که اعتقاد خود را به قداست ضروری از دست داده بود، نداشت. شرکت." هیچ کس جز دوست پسرش نمی داند که او به تازگی سقط جنین داشته است، حتی درمانگرهای او - دوروتی دو نفر از آنها را دارد. او نمی تواند خود را به زنان دیگر زندگی اش بگوید: دوستانش، دکترش، مربی اش، مادرش. آزادی مادر نشدن یکی از پیروزی های فمینیسم است. پس چرا او احساس شکست می کند؟
رمانی بسیار باهوش و تاریک خندهدار، زندگی ذهن رومانی است درباره پایانها: جوانی، آرزوی حرفهای، امکان، این توهم که ذهن ما میتواند ما را از ظلم و ستم بدنمان رها کند. . و با این حال، ذهن دوروتی تمام چیزی است که او دارد تا بتواند دنیایی را که عمدتاً خارج از کنترل اوست، درک کند، دنیایی که در آن فاجعه در حال رخ دادن است و در حال حاضر اینجاست، جایی که همه چیز اتفاق میافتد اما هیچ طرحی وجود ندارد. با این حال، اگر دوروتی بفهمد کجا باید نگاه کند، و با گذشت هفته ها و کاهش خونریزی، آن را در غیر محتمل ترین مکان ها، از کنار استخر در لاس وگاس تا یک جلسه کارائوکه در اتاق نشیمن، بیابد. در ادبیات - همانطور که دوروتی به خوبی می داند - داستان ها به پایان می رسند. اما زندگی همانطور که می گویند ادامه دارد.
ادامه ...
بستن ...
- ISBN-10 : 0593229894
- ISBN-13 : 978-0593229897
ادامه ...
بستن ...