This study examines the causal essence of calamity, peeling back the layers of obfuscation to find out not so much what but who is most often responsible for the destruction caused by tornadoes and other “natural” disasters. In undertaking such a venture, I run the risk of perpetuating a sharp division between nature (the what) and culture (the who). Of course, no such simple dichotomy exists in this Gordian-knot world of ours. And in any case, trying to disentangle the natural from the cultural is not my main concern here. Instead, I’m more interested in how drawing a distinction between us and it and blaming the latter—nature—for calamity has become a tool used to advance various political interests in society. In other words, the consequences of viewing these disastrous events as largely the work of natural or divine forces will be my main concern. My argument is not simply that natural disasters bear a strong human component, but that those in power (politicians; federal, state, and city policymakers; and corporate leaders) have tended to view these events as purely natural in an effort to justify a set of responses that has proved both environmentally unsound, and socially, if not morally, bankrupt
چکیده فارسی
این مطالعه جوهر علّی فاجعه را بررسی میکند و لایههای مبهم را از بین میبرد تا بفهمد نه چندان چه چیزی، بلکه بیشتر اوقات چه کسی مسئول تخریب ناشی از گردبادها و سایر بلایای «طبیعی» است. در انجام چنین سرمایهگذاری، من در معرض خطر تداوم یک تقسیم شدید بین طبیعت (چه چیزی) و فرهنگ (چه کسی) هستم. البته، چنین دوگانگی ساده ای در این جهان گره گوردیایی ما وجود ندارد. و در هر صورت، تلاش برای تفکیک طبیعی از امر فرهنگی دغدغه اصلی من در اینجا نیست. در عوض، من بیشتر به این علاقه دارم که چگونه تمایز قائل شدن بین ما و آن و سرزنش دومی - طبیعت - برای مصیبت، به ابزاری برای پیشبرد منافع سیاسی مختلف در جامعه تبدیل شده است. به عبارت دیگر، عواقب تلقی این حوادث فاجعه آمیز عمدتاً کار نیروهای طبیعی یا الهی، دغدغه اصلی من خواهد بود. بحث من صرفاً این نیست که بلایای طبیعی دارای یک مؤلفه انسانی قوی است، بلکه این است که صاحبان قدرت (سیاستمداران، سیاست گذاران فدرال، ایالتی و شهری و رهبران شرکت ها) در تلاش برای توجیه مجموعه ای، این رویدادها را کاملاً طبیعی می دانند. پاسخ هایی که هم از نظر زیست محیطی نامناسب و هم از نظر اجتماعی، اگر نگوییم اخلاقی، ورشکسته شده است
ادامه ...
بستن ...